به گزارش تحریریه، «عبدالباری عطوان» در بخشی از مصاحبه خود با شبکه «نبض بیروت» درباره تحولات منطقه، به‌ویژه غزه، گفت: من خوش‌بینم که کشورهای عربی به میدان خواهند آمد. این آتشی که اکنون غزه و کشورهای عربی را درگیر کرده، نشانه‌ای است از بیداری و آگاهی دوباره در میان ملت‌های عرب. چتر عربیت و جغرافیا، همه عرب‌ها را متحد خواهد کرد.

آمریکا و رژیم اسرائیل می‌خواهند کشورهای عربی را تکه‌تکه و تجزیه کنند و آن‌ها را به رژیم‌هایی وابسته بدل سازند. نشانه‌های این طرح‌ها آشکارا در لبنان، سوریه و به‌زودی در عراق قابل مشاهده است. این سناریو در حال اجرا است.

به‌نظر من، اوضاع برخلاف خواست آمریکا و رژیم اسرائیل پیش خواهد رفت. طرح‌های آن‌ها محکوم به شکست است. اکنون تحولات بسیار خطرناکی در باریکه غزه در جریان است. اما سوریه بزرگ به اصل و ریشه خود بازخواهد گشت و همه طوایف، قبایل و مذاهب آن در کنار هم زندگی خواهند کرد.

شرایط انسانی فاجعه‌بار در غزه

چالش‌های بزرگی در این منطقه در جریان است و بسیاری از مردم به‌دلیل گرسنگی از بین رفته‌اند. این یک فاجعه انسانی است و رژیم اسرائیل به دلیل این جنایت‌ها در جهان رسوا شده است. آن‌ها در غزه دست به هولوکاست زده‌اند. سکوت سردمداران عربی در برابر این جنایت‌ها و گرسنگی مردم نوار غزه ننگ‌آور است.

نتانیاهو نمی‌تواند حماس را نابود کند. نابودی حماس صرفاً یک رؤیای غیرواقعی برای اوست. این آخرین جنگ نتانیاهو است؛ جنگی که همه معادلات را دگرگون کرده است. طی حدود دو سالی که از آغاز این جنگ می‌گذرد، او به هیچ یک از اهداف خود دست نیافته؛ حماس تسلیم نشده و سلاح خود را زمین نگذاشته است. اکنون حماس نسبت به آغاز جنگ، قوی‌تر شده و در نوار غزه همچنان پابرجاست. این رژیم اسرائیل است که باید این منطقه را ترک کند.

اسرائیلی‌ها اکنون در وضعیت مصیبت‌باری به سر می‌برند. رئیس ستاد ارتش اسرائیل گفته است این رژیم در ۷ جبهه درگیر جنگ است. بله، آن‌ها درگیر ۷ جبهه‌ هستند و در هیچ‌کدام پیروز نشده‌اند. اکنون یمنی‌ها، فلسطینی‌ها، لبنانی‌ها، عراقی‌ها و دیگر گروه‌ها کنترل امور را در دست دارند. در نهایت، طرفی که نتواند در میدان پیروز شود، برنده جنگ نخواهد بود.

محکوم‌کردن اقدامات جنایتکارانه آمریکا و اسرائیل به‌تنهایی کافی نیست. اکنون جهانیان از این جنایت‌ها به ستوه آمده‌اند. این سکوت، به‌ویژه از سوی عرب‌ها و مسلمانان، در برابر گرسنگی کودکان غزه، فاجعه‌بار است. این جنایت‌ها در سایه نظاره‌گری آن‌ها رخ داده است. حتی اتحادیه عرب نیز تاکنون نشست اضطراری در این زمینه برگزار نکرده است. سردمداران کشورهای عربی در این جنایت‌ها شریک آمریکا و رژیم اسرائیل هستند.

رهبران عرب در عرض چند ساعت ۵ تریلیون دلار به ترامپ دادند؛ حال آنکه باید از آمریکا و اسرائیل می خواستند به جنگ و گرسنگی در نوار غزه پایان دهد، اما تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

دگرگونی امور منطقه

تحولات مهمی در راه است و باید تحرکاتی شکل گیرد، همان‌گونه که مصری‌ها با طرح کوچاندن مردم غزه به صحرای سینا و نیز با حمله به یمن مخالفت کردند.

موضع‌گیری صرف کافی نیست. دیگر کشورهای عربی نیز باید علیه رژیم اسرائیل و آمریکا دست به اقدام بزنند. آن‌ها ابزارهای متعددی، از جمله نفت، در اختیار دارند که می‌توانند برای فشار بر رژیم صهیونیستی و متحدانش از آن بهره ببرند.

شگفتی‌های بسیاری در راه است. اوضاع منطقه در آستانه انفجار است. مردم به‌پاخاسته‌اند و اشتباهات گذشته اصلاح خواهد شد. منطقه به‌طور کامل تغییر خواهد کرد. همان‌گونه که یمن فرودگاه‌های رژیم اسرائیل را هدف قرار می‌دهد، ارتش اسرائیل نگران آغاز عملیاتی از جنوب سوریه با عنوان «طوفان الاقصی» جدید است. به همین دلیل، ارتش این رژیم در وضعیت فوق‌العاده قرار دارد.

ایران نیز اقدامات ویژه‌ای انجام خواهد داد. اما جای تعجب است که رهبران عرب هیچ اقدامی نمی‌کنند. مردم اسرائیل در حال مهاجرت هستند، چراکه دریافته‌اند ارتش اسرائیل توان دفاع از آنان را ندارد.

سوریه، برخلاف نوار غزه، جایگاهی راهبردی در منطقه دارد. تغییرات منطقه‌ای از سوریه آغاز خواهد شد. آمریکا و رژیم اسرائیل تنها به دنبال کنترل یا تغییر نظام در سوریه نیستند، بلکه هدف آن‌ها تجزیه کامل این کشور است. تحرکات آن‌ها در قنیطره، السویدا و دیگر مناطق سوریه در همین راستا است. سوریه تاکنون چهار بار با رژیم اسرائیل وارد جنگ شده و دشمنان آن پس از ۱۳ سال تحریم و شعله‌ور ساختن جنگ داخلی، اکنون به دنبال تجزیه آن هستند.

مأموریت مردم در سوریه، یمن، عراق، مصر و دیگر کشورها باید مقابله با طرح تجزیه سوریه باشد. باید از همه ابزارها برای شکست این پروژه استفاده کرد. نظام کنونی سوریه دیگر قادر به ادامه حکومت نیست؛ این نظام نه از ملت خود محافظت می‌کند و نه در برابر حملات رژیم اسرائیل واکنشی نشان داده است. نظام جدید دمشق حتی در برابر حمله به کاخ ریاست‌جمهوری و ستاد ارتش، بیانیه‌ای قاطع هم صادر نکرده است. این نشان می‌دهد که این نظام دیگر مشروعیت خود را از دست داده است.

پایان/